سیاه درخت، درختی با شاخه های پرخار برگ های دندانه دار گل های کوچک زرد، میوۀ تیره رنگ با سه یا چهار دانه که طعم تلخ و بوی نامطبوع دارد و از آن شیره ای می گیرند که در طب به عنوان مسهل به کار می رود، خوشه انگور، آش انگور، اشنگور، خرزل، شوکة الصباغین، شجرة الدکن، نرپرن، نرپرون
سیاه دِرَخت، درختی با شاخه های پرخار برگ های دندانه دار گل های کوچک زرد، میوۀ تیره رنگ با سه یا چهار دانه که طعم تلخ و بوی نامطبوع دارد و از آن شیره ای می گیرند که در طب به عنوان مسهل به کار می رود، خوشه اَنگور، آش اَنگور، اَشَنگور، خَرزَل، شوکة الصباغین، شجرة الدکن، نرپرُن، نرپرون
امور کلی، چیزهای کلی، مجموعۀ آثار نظم و گاه نثر یک شاعر یا نویسنده مثلاً کلیات سعدی کلیات خمس: در علم منطق کلی هایی که در تعریف اشیا ذکر می شوند و عبارتند از مثلاً جنس مانند حیوانیت، نوع مانند انسانیت، فصل مانند ناطق بودن، خاصه مانند قوۀ خنده و عرض مانند نوشتن
امور کلی، چیزهای کلی، مجموعۀ آثار نظم و گاه نثر یک شاعر یا نویسنده مثلاً کلیات سعدی کلیات خمس: در علم منطق کلی هایی که در تعریف اشیا ذکر می شوند و عبارتند از مثلاً جنس مانند حیوانیت، نوع مانند انسانیت، فصل مانند ناطق بودن، خاصه مانند قوۀ خنده و عرض مانند نوشتن
زاغچه. کلاغ خرد با پر سیاه و سپید. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کلیجدک در تداول عامۀمردم گناباد بر نوعی زاغ اطلاق می شود که پرهای سیاه و سفید دارد و هنگامی که بر بام سرای می نشیند و آوازخاصی سر می دهد مردم بدان فال نیک می گیرند و می گویندخبر خوشی دارد یا از آمدن مهمان عزیزی خبر می دهد
زاغچه. کلاغ خرد با پر سیاه و سپید. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کَلیجدَک در تداول عامۀمردم گناباد بر نوعی زاغ اطلاق می شود که پرهای سیاه و سفید دارد و هنگامی که بر بام سرای می نشیند و آوازخاصی سر می دهد مردم بدان فال نیک می گیرند و می گویندخبر خوشی دارد یا از آمدن مهمان عزیزی خبر می دهد
دهی است از دهستان گرمسیری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان، با 150 تن سکنه. واقع در 10 هزارگزی جنوب باختری لنده مرکز دهستان و 60 هزارگزی شمال راه شوسۀ بهبهان به آغاجاری. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. ساکنان آن از طایفۀ طیبی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان گرمسیری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان، با 150 تن سکنه. واقع در 10 هزارگزی جنوب باختری لنده مرکز دهستان و 60 هزارگزی شمال راه شوسۀ بهبهان به آغاجاری. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. ساکنان آن از طایفۀ طیبی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
آنکه به بیماری کلی مبتلی است. خوره ناک. جذامی. (فرهنگ فارسی معین). خوره ای. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : چون مرد کلی ناک را پاک کرد؟ (ترجمه دیاتسارون ص 50). و رجوع به کلی (بیماری) شود
آنکه به بیماری کلی مبتلی است. خوره ناک. جذامی. (فرهنگ فارسی معین). خوره ای. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : چون مرد کلی ناک را پاک کرد؟ (ترجمه دیاتسارون ص 50). و رجوع به کُلی (بیماری) شود
شیخ علی ترک، در تاریخ حبیب السیر آمده است که شیخ محمود زنگی عجمی کرمانی نخستین بار به همراهی شیخ علی ترک به خدمت امیرتیمور گورکانی رسید. و امیرتیمور چون پرسیدشما کیستید؟ شیخ محمود این بیت را برای او خواند: دو پیریم هر دو شکسته بهم علی ترک و محمود زنگی عجم. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 549 شود
شیخ علی ترک، در تاریخ حبیب السیر آمده است که شیخ محمود زنگی عجمی کرمانی نخستین بار به همراهی شیخ علی ترک به خدمت امیرتیمور گورکانی رسید. و امیرتیمور چون پرسیدشما کیستید؟ شیخ محمود این بیت را برای او خواند: دو پیریم هر دو شکسته بهم علی ترک و محمود زنگی عجم. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 549 شود
ساختمان یا بخشی در بیمارستان یا مراکز بهداشتی درمانی که به درمان بیماران یا مراقبت پزشکی از بیماران سرپایی اختصاص داشته باشد، درمانگاه (واژه فرهنگستان)، بالینی
ساختمان یا بخشی در بیمارستان یا مراکز بهداشتی درمانی که به درمان بیماران یا مراقبت پزشکی از بیماران سرپایی اختصاص داشته باشد، درمانگاه (واژه فرهنگستان)، بالینی